سحرگاه سیزدهم شهریور ماه هزار و سیصد و نود ،معبری کوچک اما پر از نور رو به آسمان ابدی و لایتناهی باز شد
و عده ای از آسمانیان این زمین حقیر و پست ،بال پروازی برای عروجی ملکوتی شان هدیه گرفتند ...
آنها به ندای الی الخلق من الحق پروردگارشان پاسخی به روشنی آبی زلال و آسمانی سردادند و چه شیرین هم
پروردگار رحیم و کریممان پذیرفت اینهمه اخلاص و صفا و یکرنگی و بندگی شان را ...
آنان صدای غربت و مظلومیت یگانه صدف آفرینش در گوش جانشان طنین انداز شده بود ..
برایشان زیستن با آسودگی و بدون رنج و درد،سخت که نه ... اما بدون حضور گل سرسبد عالم هستی مهدی
فاطمه"عج الله تعالی فرجه الشریف"محال محال بود...
آنان به صدای آیا کیست که مرا یاری کند حسینِ زمانشان چنان لبیکی جانانه سر دادند که پاسخی به شیرینی
عطر و طعم گوارا و لطیف شهادت از دستان مظلومه ی عالم حضرت فاطمه ی زهرا"سلام الله علیها" بسنده کردند.
آن ها چنان پروانه وار گرد شمع وجود حضرت بقیة الله الاعظم سوختند و فنا شدن خویش را با اشتیاقی وصف ناشدنی
به تماشا نشستند و اکنون حقارت ما را نظاره گر شده اند....
امان از فراموشی لاله ها
...
اما شما ای شهدا ..
ای مردان دلیر و آسمانی سرزمین من...
امروز و در این وانفسای آخرالزمان سخت محتاج شده ایم به اندکی از نگاه ملکوتی تان
تنها جرعه ای از اخلاص زندگی تان کفایتمان خواهد کرد...
ای شهدای مظلوم صابرین ...ای برادران آسمانی و نورانی و در خون پاک غلطیده ام ..
مرا و ما را دریابید که سخت، سخت شده زندگی بی حضور پدر نورانی و معنوی مان ..
خدایا به قداست نام یک شهید، تو را سوگند می دهم برایمان راهی بازکن به ابدیت نگاه شهدا..
راه نشانمان بده برای برای خودت شدنمان...
خدایا ما را نیز عبدِ مطیعی بگردان که در همهمه ی آخرالزمان جز صراط مستقیم نپوید و نخواهد..
خدایا به پاکی جسم هر شهید ؛ برای ما نیز بخواه شهادت در رکاب مهدی فاطمه را ..
برای ما نیز بخواه آسمانی زیستن را ..
برای ما بخواه عبد شدن را نیز ...
"ذکرصلواتی هدیه به روح ملکوتی شهدای صابرین "
***اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم***
التماس دعا